دعام کنید :(

ساخت وبلاگ

قطعا تو قشنگترین اتفاقی هستی که میتونست تو زندگیمون بیوفته ....

برای من پره احساسای متفاوتی با خواهرت ....

هر روزی که از عمرت میگذره نفس میکشم با بزرگ شدنت و این روزایی که میدونم زود میگذره ...

قشنگه مامان بودنت مثه خوابه برام ❤️

دعام کنید :(...
ما را در سایت دعام کنید :( دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taza-evim بازدید : 24 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1402 ساعت: 11:09

برام مظلومترین واژه ی ممکنه در حال حاضر...

دختر کوچولوی من ، تو صبور ترین ورژن منو داری از وجودم بیرون میکشی....

دلم بیرون از وجودم دو تیکست براتون ❤️از منه الان ... خودم در تعجبم

نشستم ببینم تا کی قراره کن فیکونم کنه.....

دعام کنید :(...
ما را در سایت دعام کنید :( دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taza-evim بازدید : 97 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1402 ساعت: 19:25

"وَ إِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْلَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌوَ مَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ "ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღهمون wilson سابق....البته میدونم کسی از گذشته نمونده ....دلم برا همه اونایی که 8 سال سختیامو شادیامو باهاشون تقسیم کردم و کنارم بودن تنگ شده....حالا مرحله جدید زندگیم با کلی تغییر!این وب همیشه میمونه حتی اگه یک سال اپ نشه باز میام !و به دلایلی بیشتر پستهای قبلی پاک شده ...ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღاقای همسر 66ماه بانو 72اولین باری که دیدمت 93/10/11روز یکی شدنمون 93/11/08عروسی : 96/04/31ثمره عشقمون : 98/08/15دومین جوجمون: 1402/05/…ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ قبل از تو ... بعد از تو ...حالا هر چیز در زندگی ام تاریخدار شده....و تو !شده ای انقلاب زندگی ای من ...ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ هر کس را برای گناهی سرزنش کند...نمیرد مگر آنکه خود به آن گناه مرتکب شود !!(امام صادق)ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥  خداوند "تو" را که می آفرید ، حواسش پرت آرزوهای من بود و شدی همان آرزوی من ...ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ یک قدم مانده تا بهشت... تو صدایم کنی...برمیگردم! دعام کنید :(...ادامه مطلب
ما را در سایت دعام کنید :( دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taza-evim بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 11:35

"وَ إِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْلَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌوَ مَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ "ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღهمون wilson سابق....البته میدونم کسی از گذشته نمونده ....دلم برا همه اونایی که 8 سال سختیامو شادیامو باهاشون تقسیم کردم و کنارم بودن تنگ شده....حالا مرحله جدید زندگیم با کلی تغییر!این وب همیشه میمونه حتی اگه یک سال اپ نشه باز میام !و به دلایلی بیشتر پستهای قبلی پاک شده ...ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღاقای همسر 66ماه بانو 72اولین باری که دیدمت 93/10/11روز یکی شدنمون 93/11/08عروسی : 96/04/31ثمره عشقمون : 98/08/15دومین جوجمون: 1402/05/…ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ قبل از تو ... بعد از تو ...حالا هر چیز در زندگی ام تاریخدار شده....و تو !شده ای انقلاب زندگی ای من ...ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ هر کس را برای گناهی سرزنش کند...نمیرد مگر آنکه خود به آن گناه مرتکب شود !!(امام صادق)ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥  خداوند "تو" را که می آفرید ، حواسش پرت آرزوهای من بود و شدی همان آرزوی من ...ღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ یک قدم مانده تا بهشت... تو صدایم کنی...برمیگردم! دعام کنید :(...ادامه مطلب
ما را در سایت دعام کنید :( دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taza-evim بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 11:35

با این چک و لگدایی که نفس دائم به شکمم میزنه این بچه سالم در بیاد جای ۱۰ تا گوشفند قربونی داره! انقد استرسه سلامتیشو دارم....پره تناقضم هم ذوق دیدنشو ، برا اولین لحظه ...چون دلم برا لحظه تولد نفس لک زده ...هم استرسه زایمان و نزدیک شدن به روز موعود ...هم ذوق نفس و دارم که عکس العملشو ببینم انقد که هلاکه ...هم دلم برا خودم میسوزه که شب بیداریاو اذیتا به زودی شروع میشه....نخود مامان فقط خودت میدونی که تو این مدت چی بینمون گذشته انشاالله سالم بیای که سه تا چشم منتظرته بی صبرانه.... دعام کنید :(...ادامه مطلب
ما را در سایت دعام کنید :( دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taza-evim بازدید : 26 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 11:35

خودمم نمیدونم چمه

فقط میخوام فرار کنم ، روح و روانم بهم ریخته

کی قراره این قرو قاطی شدنه هورمونام درست شه دعام کنید :(...

ما را در سایت دعام کنید :( دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taza-evim بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 21 فروردين 1402 ساعت: 14:11

دلشوره امروزمو هیچ وقت فراموش نمیکنم

امیدوارم فردا این موقع همه نگرانیام تموم شده باشه

یه هفتست خواب و خوراک ندارم...

خدایا خودت به مصلحتت بخیر بگذرون امروزو ... دعام کنید :(...

ما را در سایت دعام کنید :( دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taza-evim بازدید : 49 تاريخ : جمعه 26 اسفند 1401 ساعت: 17:36

دومین مسافر خونمونم دخترهراستش سر جنسیت دو دل بودم که ته دلم واقعا چی میخوام تمام اطرافیان فکر پسر بودن به خاطر افکار عهد بوقیو جاهلی! اما خودم پسرو به خاطر اون حسی که همیشه حسرته داشتن داداش و داشتم دوست داشتم... ولی ته دلم میدونستم تنها جنسیتی که واقعا به درده نفس میخوره خواهره... خواهری که فاصلش با نفس کم نباشه...اگه این بچه پسر میشد من سر ۶ ماهش به فکر میوفتادم که وای نفس همدم نداره از جنس خودش... حالا دارم کلی تو ذهنم برا خودم فکر میبافم ... برا چیزایی که هیچ وقت تجربه نکردم ... برا دست تو دست گشتناشون ...برا تو یه مدرسه بودنشون ...برا درد و دلاشون...برا جیک تو جیک بودناشون...برا شب بیداریاشون ... فاصلشون کمه دنیاشون نزدیکه همه .... میتونن کنار هم باشن و درک کنن همو...فکر شب باهم خوابیدناشون و خیلی چیزای دیگه روانیم میکنه ... هر ثانیه ای که بهش فکر میکنم بغض میکنم ... امیدوارم خیلی خیلی همو دوس داشته باشن سخته خیلی سخته بزرگ کردنشون اما میارزه به همه چی ...هیشکی ام راضی نباشه خودم راضی ام از دختر بودنش هیچ کدوم از ادمایی که تمام روزگارمو باهاشون گذروندم کنارم نیستن اما نفس یکیو داره که خدا بخواد قراره تا ابد کنارش باشه... نفسم کاش میدونستی حاضرم به خاطرت چیا رو فدا کنم... تنها دلیل نفس کشیدنم دعام کنید :(...ادامه مطلب
ما را در سایت دعام کنید :( دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taza-evim بازدید : 47 تاريخ : جمعه 26 اسفند 1401 ساعت: 17:36

این روزا خیلی داره سخت میگذره و طولانی ...هر روز برام یک سال میگذره ...دروغ چرا خیلی دلم برا خودم و وقت گذروندن برا خودم تنگ شده ! اصن اخرین باری که برا خودم بودم و یادم نمیاد ...تو زندگی یه تصمیم بزرگه ... اینکه مادر شی ، یا کلا برای همیشه بیخیال خودت شی ... وقتی مادره یه بچه میشی ، حدااقل برا منی که خواهر و برادر نداشتم لمس کردی که تنهایی فقط برای خداست ، یا نباید این تصمیم و میگرفتی یا باید تا تهش بری... نمیتونی زندگیو بر اساس راحتیه خودت هندل کنی ... نفس سه سالش تموم شده تازه داره یکم اب و گل درمیاد و ما منتظر دومی هستیم بچه چه موجودیه که باعثه فراموشیه مطلقت میشه با اینکه سرش سختترین ویار و سختترین نوزادیو و درد زایمان و .... داشتم اما سره یک سال همش یادت میره همون قسمی که با خودت سر همه ی لحظه های سخت خوردی یادت میره که خدایا چه غلطی بود کردم ...واقعا سخته حدااقل برا منی که نفس واقعا بچه اذیت کنی بوده و هست ولی نمیتونم کتمان کنم و یادم بره که خودم ثانیه به ثانیه تا الان چقدر عذاب کشیدم بابته تنهاییم ...هنوزم که هنوزه عذابش با منه ...چیزیو که خودم تجربه کردم نمیتونم تحت هیچ شرایطی برا نفس هم بخوام ....ارزویی که داشتم داشتنه سه تا بچه پشت سر هم بود زیر ۲۵ سال! که لاااقل تو ۳۰ سالگی همشون از اب و گل درومده باشن و به درد هم بخورن و منم لااقل از اخرین دقایق جوونیم استفاده کنم ...ولی تو ۳۰ سالگی تازه دومین عضو خونوادمون به جمعمون اضافه میشه ... بخوام به سومی فکر کنم تو خوش بینانه ترین حالت ۴۰ سالگی بتونم برا خودم باشم که واقعا این سن دیگه به دردم نمیخوره هیچی ...هر روز دارم اینا رو با خودم مرور میکنم و تهش به این میرسم که فدای سره نفس ... یه بچه هیچ وقت به اختیاره خودش به ای دعام کنید :(...ادامه مطلب
ما را در سایت دعام کنید :( دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taza-evim بازدید : 58 تاريخ : دوشنبه 8 اسفند 1401 ساعت: 12:57

سلام

انگار داره بزرگترین طلسم زندگیم شکسته میشه....

منی که فکر شب و روزم تنهایی نفس بود...

طلسمش داره میشکنه ،انگار قرار نیست سرنوشتش شبیه من شه...

انگار قرار نیست چشمش به در خشک شه...

کسیو کنارش نداشته باشه ...

دعام کنید :(...
ما را در سایت دعام کنید :( دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taza-evim بازدید : 63 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 21:38